۳۱ فروردین ۱۳۸۹
تجمع دوباره کارگران شرکت میلاد روبروی دفتر مجتمع صنایع قایم رضا
روبروی دفتر مجتمع صنایع قائم رضا واقع در سه راه توحید شهر اصفهان تجمع
کردند.امروز نیز مدیریت قائم رضا طبق رویه گذشته از هرگونه پاسخگویی به
کارگران خودداری نمود و به آنان اعلام شد که هیچ یک از اعضای هیات مدیره
در دفتر حضور ندارند. دادخواه مدیرعامل پرشیا فلز-سهام دار عمده ائم رضا-
و مدیرعامل پیشین قائم رضا نیز اظهار داشته که به این کارگران نباید
توجهی شود و آنها دیر یا زود خسته خواهند شد و به اعتراضات خود پایان
خواهند داد. همچنین اسلامیان رییس هیات مدیره پرشیا فلز تمامی شرکت های
زیرمجموعه قائم رضا را تهدید کرده که در صورت بحران آفرینی برای قائم رضا
و یا هرگونه مطالبه حقوق معوقه خود به سرنوشت میلاد دچار خواهند شد و در
کارگاه های شان تخته خواهد شد.مدیریت قائم رضا به کارگران میلاد پیشنهاد
کرده که در صورت صرف نظر از 20 درصد مطالبات شان با آنان تسویه حساب
خواهد کرد که تاکنون تنها 5 نفر از کارگران این پیشنهاد را پذیرفته اند و
از مطالبات 18/5 میلیونی خود به دریافت 14/5 میلیون رضایت داده اند.بنابر
خبری دیگر در اواخر سال گذشته وقتی طلبکاران شرکت برای توقیف اموال شرکت
با مقاومت کارگران آن روبرو شده اند سرهنگ حسن پرتوی فرمانده نیروی
انتظامی شهرستان لنجان با حضور در محل کارگران را تهدید کرده که برای
مقابله با کارگران از مراجع قضایی حکم تیر خواهد گرفت و با این تهدید
کارگران را وادار به عقب نشینی نموده است.
۳۰ فروردین ۱۳۸۹
تهديد و اعمال فشار بر راننگان اتوبوس هاي واحد شهرستان لنجان
شهرستان لنجان استان اصفهان در اواخر سال گذشته ونامه نگاري 15 تن از
رانندگان به فرمانداري شهرستان نماينده شهرستان در مجلس و نيز استانداري
در حالي كه حقوق ساير نانندگان به طور كامل ژرداخت گرديد به 15 راننده
معترض حقوقي داده نشد. در اوايل امسال نيز وقتي اين رانندگان به كريم
زاده فرماندار شهرستان مراجعه كردند وي به آنان اعلام كرد كه اين مسايل
ربطي به او ندارد و از رانندگان معترض خواست كه بر سر كار خود برگردند و
به دنبال ماجراجويي نباشند. در اقدامي ديگر اين 15 تن به سازمان حمل و
نقل همگاني شهرستان احضار شدند و از آنان تعهد گرفته شد كه كه در صورت
بروز هرگونه مشكل و تاخير در پرداخت حقوق حق نامه نگاري يا مراجعه به
مديران شهرستان يا استان را ندارند. رانندگان اتوبوس هاي واحد طرف
قرارداد با شركت بازيافت لنجان از زيرمجموعه هاي شهرداري هاي شهرستان
لنجان هستند.شركت بازيافت لنجان در حالي با اين رانندگان با حقوق ماهانه
260 هزار تومان قرارداد بسته كه به ازاي هر راننده 560 هزار تومان از
شهرداري ها دريافت مي كند.
30 فروردين 89
تجمع كارگران شركت ميلاد در برابر دفتر مجتمع صنايع قايم رضا
مجتمع صنايع قايم رضا در برابر دفتر اين مجتمع واقع در سه راه توحيد شهر
اصفهان تجمع كردند. كارگران شركت ميلاد ماه هاست كه حقوق نگرفته اند و
شركت در حالي درصدد اخراج آنان است كه پولي براي تسويه حساب با آنان
ندارد. آنان خواهان روش شدن وضعيت خود و دريافت حقوق عقب افتاده شان
هستند. مديريت مجتمع صنايع قايم رضا و نيز شركت پرشيا فلز سهام دار عمده
آن در دست اصلاح طلبان اصفهان مي باشد. از جمله سهام داران و اعضاي هيات
مديره اين دو مجموعه ابكا مدير عامل كارخانه ذوب آهن اصفهان و اسلاميان
مديرعامل مجتمع فولاد مباركه در دولت اصلاحات هستند. آقاي راعي مدير
مسئول هفته نامه استاني صدا مهم ترين نشريه اصلاح طلب استان اصفهان نيز
مشاور فرهنگي و رسانه اي پرشيا فلز مي باشد.
۲۹ فروردین ۱۳۸۹
مصدومیت شدید کارگر شرکت تابان نیرو سپاهان در نیروگاه حرارتی کارخانه ذوب آهن اصفهان
شرح مصایب کارگران شرکت آونگان اراک از زبان یکی از کارگران این شرکت
شرکت آونگان یک شرکت دولتی با 700 پرسنل بود که در زمینه ساخت دکل های انتقال نیرو و مخابرات و تولید نبشی های ساختمانی فعالیت می کرد. در اواخر سال 82 زمزمه های واگذاری شرکت به بخش خصوصی طبق اصل 44 به گوش رسید. کارگران بلافاصله به این خبرها واکنش نشان دادند و با دست زدن به چندین اعتصاب غذا و تجمع در شرکت ، نارضایتی خود را اعلام کردند. در نتیجه این اعتراضات 2 درصد از سهام شرکت به کارگران واگذار گردید که بهای آن طی چند ماه از حقوق آنان کسر شد. در نیمه اول سال 83 گفته شد که شرکت در بورس تهران به مبلغ 12 میلیارد تومان و به صورت اقساطی به فروش رفته است ولی بعدها معلوم گردید که واگذاری از طریق بورس انجام نشده است. شرکت در حالی به این مبلغ فروخته شد که دارایی های آن شامل موارد زیر بود: چندین خانه ویلایی در شهرک صنعتی ، ایستگاه تست دکل در جاده اراک-خمین روبروی دانشگاه فلق ، چندین دستگاه خودرو سواری ، آمبولانس ، جرثقیل ، لیفتراک و...، ساختمان دفتر مرکزی شرکت در تهران ، چندین تن بار و محصول و دستگاه در گمرک بندرعباس. در آن زمان کارگران شرکت اجتماعات زیادی برپا کردند و فروش شرکت را حراج بیت المال نامیدند. غلام عباس جعفری مالک جدید کارخانه طی مراسمی با حضور نماینده استاندار و فرماندار وقت معرفی گردید و نماینده استاندار در سخنرانی خویش عنوان کرد که آقای جعفری در مسیر پیشرفت آونگان و شما کارگران قدم برمی دارد. غلام عباس جعفری مالکیت شرکت را به مجتبی جعفری فرزند 32 ساله مجرد خود انتقال داد و نامبرده مدیرعامل شرکت شد. در نیمه دوم سال 83 ایستگاه تست دکل ، منازل مسکونی در شهرک صنعتی و به دنبال آن ماشین ها ، محصولات نیمه ساخته به صورت تدریجی به فروش رسید. با هر فروش یا تحولی در شرکت کارگران دست به تجمع می زدند و علیه اقدامات ویرانگر مدیریت شعار می دادند. کارگران اعتراضات خود را با نمایندگان مجلس مطرح کردند و در اولین سفر استانی رییس جمهور با پلاکاردها و نامه هایی به اطلاع رییس جمهور نیز رساندند ولی هیچ نتیجه ای عایدشان نشد. در اواخر سال 85 سالن غذاخوری کارگران بسته شد و کار روزانه یک ساعت کاهش یافت. به کارگران رسمی ماهانه 40 هزار تومان پول غذا داده شد ولی کارگران قراردادی نه غذایی داشتند و نه پولی به خاطر آن دریافت کردند. در نیمه اول سال 86 در حالی که عیدی کارگران پرداخت نشده بود ، تاخیر در پرداخت دستمزدها نیز آغاز شد. تولید شرکت نیز از روزانه 120 تن در سال 82 به روزانه 10 تن رسید. دوباره اعتراضات کارگران شروع شد. آنها جاده ی جلوی کارخانه را بستند که به دنبال آن فرماندار وقت آمد و قول هایی داد و به خون شهدا قسم خورد که ریشه ظلم را بکند. گفت که ما خبر داریم که آقای جعفری 160 میلیارد تومان وام گرفته و ایشان باید شرکت را راه اندازی کند و حقوق کارگر را بدهد اما نتیجه ای دیده نشد. در اواخر سال 86 با اخراج 50 نفر از کارگران قراردادی سرکوب کارگران تشدید شد. سال 87 شرکت راکد بود و تولید نداشت ، و اعتراضات کارگران در آستانه بازنشستگی و کارگران قراردادی اخراج شده که به دنبال حقوق و سنوات شان بودند آغاز شده بود. نیمه اول سال 88 بعد از عقب افتادن عیدی و حقوق ، موج اعتراضات شروع شد. کارگران به امام جمعه شهر مراجعه کردند که وی در پاسخ گفت کاری از من ساخته نیست ولی اگر مسایل دینی دارید بگویید تا حل کنم. مراجعه به نمایندگان مجلس هم بی نتیجه بود. به دنبال پرداخت نشدن بدهی شرکت به سرویس های حمل و نقل ، سرویس ها نیز قطع شد و مدیریت شرکت در پاسخ گفت که کارگران خودشان بیایند و بروند و سرویس نمی خواهند. بین کارگران قراردادی و رسمی به خاطر تفاوت منافع تفرقه ایجاد شد. از تیرماه حقوق کارگران رسمی پرداخت شد ولی به کارگران قراردادی چیزی داده نشد و آنان تهدید به اخراج شدند. مردادماه حقوق کارگران رسمی با اعتراضاتی که کردند با 20 روز تاخیر داده شد ولی حقوق قراردادی ها پرداخت نشد. به دنبال این اتفاقات ، کارگران مدیران شرکت را بیرون کردند و ماموران کلانتری 17 شهرک صنعتی در محل حاضر شدند. در شهریور غلام عباس جعفری پس از جلساتی با استانداری و فرمانداری به شرکت آمد و در مسجد شرکت و در حضور نماینده استاندار و نیروی انتظامی به کارگران قول بهبود اوضاع را داد. پس از آن حقوق یک ماه کارگران رسمی و قراردادی های گروه بندی شده پرداخت شد ولی به 75 نفر از کارگران قراردادی شامل کارگران انبار ، خدمات و تاسیسات شرکت به بهانه کمبود بودجه پولی داده نشد. با این ترفند وی توانست 170 تن نبشی را از انبار شرکت خارج کند. بعد از این ماجرا جعفری پسر شاکی شد که چرا پدرم را به شرکت راه دادید و گذاشتید اموال مرا ببرد و از سوی دیگر جعفری پدر مدعی شد که از پسرش طلب داشته است. مهرماه کارگران مانع ورود جعفری پدر به شرکت و خروج بار از آن شدند. کارگران که حالا تعدادشان به 500 نفر رسیده بود از نگرفتن حقوق و بیکاری و رکود شرکت عاصی بودند. بعضی کارگران رسمی قصد بازنشستگی داشتند که خبردار شدند حق بیمه این چند سال از حقوق شان کسر گردیده ولی به حساب بیمه واریز نشده است. از سوی دیگر به دنبال بدهی شرکت ، آب ، گاز ، برق و تلفن کارگاه قطع شد. کارگران اعتراض می کردند و جلوی درب شرکت جمع می شدند و نیروی انتظامی با حضور در محل مانع خروج کارگران از شرکت می شد.
آبان ماه کارگران به استانداری رفتند و باز هم طبق صورت جلساتی که نماینده استاندار و آقایان جعفری امضا کردند قول هایی داده شد ، ولی کارگران حقوقی دریافت نکردند. آذرماه ، کارگران به فرمانداری رفتند. پلیس ضد شورش اجتماع کارگران را محاصره کرد و آنان را به نمازخانه فرمانداری هدایت کرد. فرماندار پس از شنیدن مشکلات کارگران با زبان بی زبانی گفت که من کاره ای نیستم و کمکی از دستم برنمی آید. دی ماه با قول هایی که داده شده بود اعتراضات فروکش کرده بود و به علت ناآرامی های پس از انتخابات کارگران اعتراض نمی کردند تا بهانه ای برای سرکوب به دست ندهند. بهمن ماه خرید عید آغاز شده بود ولی کارگران دست شان خالی بود. اعتراض ها جلوی درب شرکت دوباره شروع شد که نیروهای ضد شورش و لباس شخصی از راه رسیدند و با باتوم و اسپری پذیرایی کردند. تعدادی از کارگران که با فیلم برداری شناسایی شده بودند دستگیر شدند و تا آزادی آنها ، اعتراضات کم رنگ شد. در دور بعدی اعتراضات ، کارگران برای آنکه با تظاهرکنندگان بعد از انتخابات یکی خوانده نشوند بر پلاکاردهای شان می نوشتند که ما اغتشاش گر نیستیم ، ما تابع ولایت فقیه هستیم ولی از ظلم ظالم بیزاریم وحقوق عقب افتاده خود را می خواهیم. سر ظهر نیز نماز جماعت جلوی درب شرکت خوانده می شد. با این حال ماموران گارد ضد شورش حتا پلاکاردهای یا حسین را از آنها گرفتند و در آتش انداختند. تمامی تجمعات با حضور پلیس ضد شورش و لباس شخصی های اسپری به دست برگزار می شد. در بهمن ماه ، کارگران به استانداری مراجعه کردند و شعار می دادند "حقوق کارگری ، حق مسلم ماست " . وقتی از پشت بام استانداری فیلم برداری از تجمع شروع شد ، کارگران شعار دادند: کارگر بیچاره ، فیلم برداری نداره . کارگران می خواستند استاندار را ببینند که موفق نشدند و پلیس ضد شورش محاصره شان کرده بود. روز بعد آنها به فرمانداری رفتند و وقتی نتیجه نگرفتند ، آرام آرام ، با پای پیاده به سمت استانداری حرکت کردند که در این مسیر در خیابان امام خمینی ، پلیس ضد شورش با باتوم و گاز فلفل کارگران را مرد ضرب و شتم قرار دادند و متفرق کردند که طی آن تعدادی از کارگران مجروح و مصدوم شدند. اسفند ماه در حالی سررسید که 8 ماه حقوق کارگران پرداخت نشده بود. طلبکاران جعفری از بازنشستگان گرفته تا قراردادی های اخراج شده ، پیمانکاران غذا ،رانندگان سرویس های حمل و نقل ، بانک ها ، شرکت های آب ، برق ، گاز ومخابرات و...یکی پس از دیگری حکم توقیف اموال می گرفتند و اجناس و اموال شرکت را می بردند. در این میان چه سوء استفاده ها که نشد. مثلا اعضای شورای اسلامی کار در مناقصه توقیف اموال شرکت کردند و چندین تن نبشی گالوانیزه و سورت شده و آماده تحویل را کیلویی 190 تومان خریدند و به شرکت گام که رقیب آونگان بود به کیلویی 500 تومان فروختند. حال شما بگویید کارگر قراردادی که تازه ازدواج کرده و مستاجر است و 8 ماه حقوق نگرفته چه کند؟ یا آن کارگر رسمی که بچه های بزرگ دارد و با 28 سال سابقه باید خانه اش را بفروشد و به حساب بیمه بریزد تا بتواند بازنشسته شود؟ این خصوصی سازی به نفع کیست؟ جواب این ظلم ها را چه کسی باید بدهد؟۵ فروردین ۱۳۸۹
اعلام موجودیت شورای موقت کارگران مجتمع های پتروشیمی واقع در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر
منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر با احتساب دو مجتمع قدیمی ، پتروشیمی رازی و بندر امام ( ایران و ژاپن سابق ) 20 مجتمع را شامل می شود . این منطقه از اواخر دهه 40 با شروع بکار پتروشیمی رازی فعالیت صنعتی خود را آغاز کرده است و امروز قدیمی ترین منطقه صنعتی پتروشیمی در خاورمیانه محسوب میشود . تا دو سال قبل ، تعداد کارگران شاغل در مجتمع های منطقه که به تولید رسیده و یا در حال ساخت بودند ، به بیش از 50000 نفر بالغ میگردید که در پی بحران اقتصادی دوسال گذشته و اخراجهای پشت سر هم ، به 30000 نفر تقلیل یافته است و به معنی واقعی تر یعنی در طی دوسال گذشته در حدود 20000 نفر کارگر در این منطقه ، اخراج و از کار بیکار شده اند . اخراج کارگران به بهانه های مختلف صوزت گزفته که عمده آن پایان یافتن دوره ساخت کارخانجات از طرف سرمایه داران و شرکتها مطرح شده است . اخراجها ، عمدتا با مقاومتهای زیادی از سوی کارگران مواجه بوده است و امروزه هم ، همچنان ادامه دارد . در دوران انقلاب 57 ، این منطقه از مناطقی بود که فعالین کارگری ، با تشکیل شورای کارگران پروژه ای دست به ایجاد تشکلی برای متحد کردن کارگران زده که این شورا سخنگوی کارگران بوده و نماینده خواستهای برحق کارگران در انقلابی شد که اساسش کارگر بود و کارگر به عنوان ستون فقرات انقلاب علیه رژیم شاه به حساب میآمد . فعالین آن سالها امروز یا در میان مانیستند و یا بازنشست شده اند . بنابراین امروز ، اکثر فعالین کارگری ، فعالین جوانی هستند که تجربه گذشته را ندارند و تاریخ آن دوره را از فعالین باسابقه شنیده و آموخته اند . این فعالین به عنوان نماینده خواستهای مختلف کارگران در دل مبارزه برای خواستهای مختلف ، از جمله پرداخت حقوق معوقه و متحد کردن کارگران برای مقابله با سیاستهای اخراج سازی سرمایه داران منطقه و دولت حامی آنها ، پرورش یافته اند . در ماهها و سالهای گذشته ، بارها این فعالین با دادن نامه حمایتی از مبارزات کارگران سایر مناطق ایران ، اراده خودشان را بنمایش گذاشته اند .
امروز در دل شرایط جدید سیاسی بوجود آمده در جامعه ایران ، ما بخشی از این فعالین ، تصمیم به تشکیل شورای موقت کارگران مجتمع های پتروشیمی ماهشهر گرفته و این شورا را به عنوان تشکلی پایه ، برای متشکل نمودن کارگران منطقه اعلام و بیانیه زیر را به عنوان بیانیه شورا و خواستهای کارگران این منطقه باطلاع عموم می رسانیم و از همه کارگران میخواهیم که در پخش و توزیع هر چه بیشتر این بیانیه و خواستها در میان کارگران ، خانواده ها و مردم بکوشند . با این امید که روزی با مجمع عمومی های صدها و هزاران نفره در محیطهای کارگری و محلهای زندگی کارگران ، شاهد شکل گیری شوراهای علنی در منطقه باشیم . قطعا انروز دور نیست .
بیانیه شورای موقت کارگران مجتمع های پتروشیمی منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر
1 - با توجه به شرایط حاد اقتصادی و سیاسی موجود در ایران زندگی کارگران با مخاطرات جدی روبرو شده و از آنجا که کارگر در ایران از هیچگونه تشکلی برای طرح و دفاع از خواسته هایش ندارد ، لذا :
ما کارگران خواهان حق ایجاد تشکل و داشتن چنین ظرفی برای طرح و دفاع از خواستهای برحق هر روزه مان هستیم و این تشکل همانا ، مجمع عمومی کارگران در کارخانه و یا محل زندگی مان است . مجمع عمومی کارگری ، با توجه نیاز کارگران برای دفاع از شرایط کار ، زندگی و معیشت میتواند و باید تشکیل شود .
2 - ما خواهان تعیین حداقل دستمزد کارگران برای سال 1389 ، توسط شورائی متشکل از نمایندگان کارگران و دولت و بر اساس میزان تورم اقتصادی روز ، و به میزان حد اقل یکمیلیون تومان و با توجه به اعلام خط فقر از طرف مسئولین و ارگانهای دولتی هستیم . در روزهای پایانی سال 1388 این خواست را باید به نیروی متحد کارگران به کارفرمایان تحمیل کرد .
3 – اعتراض و اعتصاب حق کارگران است . هیچ کارگری را نباید بدلیل اعتصاب و اعتراض دستگیر و زندانی کرد . در شرایطی که کارگران در گروههای دهها و صدها نفره از محیطهای کار اخراج میشوند ، کارگر جز استفاده از ابزار اعتراض و اعتصاب چاره دیگری ، برای دفاع از زندگی اش ندارد .
4 - ما خواهان آزادی تمامی زندانیان سیاسی و کارگران زندانی هستیم . هم اینک دهها رهبر کارگری و از جمله منصور اصانلو و ابراهیم مددی اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد و علی نجاتی از اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران هفت تپه در زندان هستند که باید بدون قید و شرط آزاد شوند ، این کارگران برای دفاع از حقوق کارگران مبارزه کرده اند و نباید به این دلیل و هر دلیل مشابه دیگری در زندان بمانند . ما همچنین خواهان آزادی دستگیرشدگان اعتراضات 8 ماهه گذشته هستیم .
5 – ما خواهان پرداخت حقوقهای معوقه کارگران شاغل در کارخانجات هستیم .
6 – ما خواهان توقف اخراج کارگران از محیطهای کار هستیم .
7 – ما خواهان لغو مجازات اعدام و از جمله اعدام زندانیان سیاسی مانند فرزاد کمانگر ، معلم زندانی هستیم .
با توجه به شرایط اقتصادی این منطقه و ثروت بی حد و حصری که از این منطقه به جیب سرمایه داران ایران و جهان سرازیر میشود ، تحقق این خواستها و بویژه حفظ کار و تامین معیشت و زندگی کارگران کاملا امری قابل تحقق بوده و بدینوسیله از مسئولین امر در منطقه خواسته میشود که به این خواست کارگران رسیذگی کرده و عملی نمایند .
شورای موقت کارگران منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی ماهشهر
8/12/88
رونوشت : به کلیه سازمانها ، اتحادیه ها و سندیکاها و احزاب کارگری ایران و جهان
۲۷ اسفند ۱۳۸۸
افزایش حداقل دستمزد کارگران، باز هم زندگی در زیر خط فقر
بهروز کارونی
شورای عالی کار روز شنبه حداقل دستمزد سال آينده کارگران ايران را ۳۰۳
هزار و ۴۸ تومان اعلام کرد. به گفته خبرگزاری ها در ايران، اين مبلغ در
پی جلسه شورای عالی کار با حضور نمايندگان کارگران، کارفرمايان و دولت
تعيين شده است.
حداقل دستمزد در سال جاری، حدود ۲۶۳ هزار تومان بوده است که بدين ترتيب،
۴۰ هزار تومان به حداقل دستمزد کارگران در سال آينده افزوده شده است.
علی، کارگری در استان خوزستان، در گفتوگو با راديو فردا درباره اين
ميزان افزايش دستمزد ابراز تأسف میکند و میگويد: «با اين تورم، فقط ۳۰۳
هزار تومان حداقل دستمزد کارگران اعلام شده است؟»
وی میافزايد: «آدم با ۳۰۳ هزار تومان چکار میتواند بکند؟ آيا همان
کسانی که اين ميزان را اعلام کردهاند، میتوانند با ۳۰۳ هزار تومان در
ماه زندگی کنند؟»
علی بر اين باور است که اين افراد با اين گونه اقداماتشان میخواهند
کارگران را درگير مشکلات خود و نيز يافتن کار دوم کنند تا از اطراف خود
بیخبر باشند.»
کارگر ديگری در استان کردستان با هيچ توصيف کردن افزايش ۴۰ هزار تومانی
حداقل دستمزد کارگران به راديو فردا میگويد: «با ۵۰۰ هزار تومان هم
زندگی ما نمیگذرد.»
او به اين پرسش که چه دستمزدی بايد به يک خانواده چهار تا پنج نفری
کارگری برای برخورداری از يک زندگی مناسب پرداخت شود، پاسخ میدهد:
«پرداخت ۸۰۰ هزار تومان در ماه تا اندازهای میتواند هزينه يک خانواده
کارگری را تأمين کند.»
بر اساس ماده ۴۱ قانون کار، دستمزد سال آينده کارگران بايد بر مبنای نرخ
تورم و سبد هزينه خانوار در پايان هر سال تعيين شود.
بر همين اساس، شورای عالی کار در اسفند سال گذشته دستمزد ۲۶۳ هزار تومانی
را برای سال جاری تعيين کرد که اعتراضهای گسترده تشکلهای کارگری را به
دنبال داشت.
سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سنديکای کارگران
شرکت نيشکر هفت تپه، اتحاديه آزاد کارگران ايران و انجمن صنفی کارگران
برق و فلز کار کرمانشاه طوماری اعتراضی را به امضای هزاران کارگر رساندند
و خواستار تعيين حداقل دستمزد يک ميليون تومانی برای کارگران ايران شدند.
اين اعتراض حتی پيش از آن صورت گرفت که بر اساس آمار بانک مرکزی، خط فقر
مطلق برای يک خانواده پنج نفره در تهران، حداقل ۷۰۰ هزار تومان اعلام شده
است.
در همين حال، در حالی که حسين راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه در
تهران، پنجشنبه گذشته به روزنامه بهار گفت که در سال آينده، خط فقر در
تهران، يک ميليون و ۵۰۰ هزار تومان خواهد بود، شورای عالی کار حداقل
دستمزد کارگران برای سال آينده، را ۳۰۳ هزار و ۴۸ تومان تعيين کرد.
در عين حال، اعلام شد که بن کارگری از ۱۰ هزار تومان به ۲۰ هزار تومان
افزايش يافته است.
علی مبارکی، فعال کارگری و عضو اتحاد بينالمللی در حمايت از کارگران در
ايران در سوييس، در اين مورد به راديو فردا میگويد: «شورای عالی کار
حداقل دستمزد سال ۸۹ را رقمی معادل ۳۱۰ دلار و ۲۲۰ يورو اعلام کرده است و
اين شرمآورترين دستمزدی است که امکان دارد به يک مزد بگير داده شود.»
وی با اشاره به آمار متفاوتی که در مورد خط فقر از ۷۰۰ تا بيش از يک
ميليون تومان منتشر شده است، میافزاید: «اين به آن معنا است که حکومت
اسلامی به کارگران و مزد بگيران که با خانواده ۸۰ درصد جامعه را تشکيل
میدهند، به چشم بردگان خود مینگرد.»
آقای مبارکی با تأکيد بر اينکه ايران، کشور فقيری نيست که مردم اينگونه
با فقر زندگی کنند، میگويد: «اختلاسهای ميلياردی، واگذاری صنايع به
سپاه پاسداران و افراد وزارت اطلاعات و روحانيون و همچنين انحصار تجارت
در اختيار عوامل صاحب نفوذ در حاکميت و سپاه پاسداران از عوامل اين تخريب
و ويرانی است که اکنون کارگران و زحمتکشان در ايران بايد بهای آن را با
دريافت دستمزد اندک بپردازند.»
افزايش ۴۰ هزار تومانی دستمزد ماهانه کارگران برای سال آينده در حالی است
که عليرضا محجوب، دبير کل خانه کارگر و نماينده مجلس شورای اسلامی، روز
جمعه خواستار افزايش دو برابری حداقل دستمزد کارگران شده و گفته بود: «با
توجه به اينکه در سال ۸۹ هدفمند کردن يارانهها و آزادسازی اقتصادی آغاز
خواهد شد، حداقل دستمزدها در اين سال نبايد از ۵۲۶ هزار تومان در ماه
کمتر باشد.»
همچنين چند تشکل کارگری مانند شورای همکاری تشکلها و فعالين کارگری،
کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکلهای کارگری و کميته پيگيری ايجاد
تشکلهای آزاد کارگری با انتقاد شديد از نحوه تصميمگيری در مورد حداقل
دستمزدهای کارگری، ميزان حداقل دستمزد ماهانه کارگران را ۹۰۰ هزار تومان
درخواست کرده بودند.
در بهمن ماه نيز سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه،
سنديکای کارگران شرکت نيشکر هفت تپه، اتحاديه آزاد کارگران ايران و انجمن
صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه در بيانيهای خواستار افزايش فوری
حداقل دستمزدها براساس اعلام نظر خود کارگران از طريق نمايندگان
منتخبشان در مجامع عمومی کارگری شده بودند.
در اين زمينه، کاوه، عضو شورای موقت کارگری کارخانه ذوب آهن اصفهان، به
راديو فردا میگويد: «حداقل دستمزد بايد بالاتر از خط فقر باشد» و با
اشاره به اينکه «مسئله دستمزد را نمیتوان جدای از وضعيت سياسی – اقتصادی
کشور و توازن قوای کار و سرمايه در نظر گرفت» میافزايد: «در توازن قوای
موجود، مبارزه کارگران بر سر دريافت همين دستمزدهای زير خط فقر است و
بسيارند کارگرانی که ماهها دستمزدی دريافت نکردهاند و حتی بدتر از آن
از کار اخراج شدهاند.»
به گفته کاوه، «در نتيجه، مبارزه کارگران هنوز چندين گام عقبتر از
مطالبه افزايش دستمزد قرار دارد و در چنين شرايطی، حتی اگر دولت هم
دستمزدها را کمی بيشتر از روال معمول افزايش دهد، کارفرما با توسل به
اخراج و تعديل نيرو در برابر آن مقاومت خواهد کرد. بنابراين در نبود
تشکلهای فراگير کارگری و ضعف آگاهی طبقاتی، نه دولت و نه بخش خصوصی
خواستههای به حق کارگران را جدی نخواهند گرفت.»
اين فعال کارگری تأکيد میکند که «خواستههای کارگران در صورتی محقق
خواهد شد که آنان بتوانند کمپينی سراسری برای به دست آوردن مطالباتشان
به راه بيندازند.»
۲۵ اسفند ۱۳۸۸
پیروزی کارگران شرکت احیاگستران اسپادان بر کارفرما
88/12/25
۱۹ اسفند ۱۳۸۸
احضار بیش از بیست نفر از کارگران شرکت احیاگستران اسپادان به دادگاه
اعتصاب دوساعته کارگران قرارداد مستقیم بخش کک سازی ذوب آهن اصفهان
۱۳ اسفند ۱۳۸۸
ادامه فشارها بر کارگران شرکت احیاگستران اسپادان در ذوب آهن اصفهان
88/12/13
اخراج یکی از کارگران قرارداد مستقیم در ذوب آهن اصفهان به خاطر رای ندادن
امیر توکلی کارگر کارگاه پخت بخش آگلومراسیون ذوب آهن اصفهان در حدود دوماه پیش به خاطر رای ندادن از کار اخراج گردیده است. نامبرده که پیشتر کارگر شرکت های پیمانکاری بوده و در بهار امسال قرارداد مستقیم شده است وقتی برای تکمیل پرونده به گزینش کارخانه مراجعه می کند به او اعلام می شود که چون شناسنامه اش سفید بوده و در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده است شرکت ذوب آهن با او قرارداد نمی بندد
88/12/13
۱۱ اسفند ۱۳۸۸
وعده مدیرعامل ذوب آهن به کارگران قرارداد مستقیم
تجمع کارگران شرکت میلاد در دفتر مجتمع صنایع قائم رضا
صبح روز دوشنبه ده اسفند 70 نفر از کارگران شرکت میلاد از توابع مجتمع صنایع قائم رضا به دفتر این مجتمع واقع در سه راه توحید شهر اصفهان مراجعه کردند و خواستار پاسخگویی مدیران آن شدند.پیش از رسیدن کارگران به دفتر شرکت 4 مامورنیروی انتظامی و تعدادی لباس شخصی در ورودی شرکت مستقر شده بودند.کارگران نخست به دفتر دادخواه مدیرعامل قائم رضا مراجعه کردند که وی را در محل کارش نیافتند.سپس آقایان طاهرفر عضو هیات مدیره و سهراب نژاد معاون اجرایی به گفتگو با کارگران پرداختند که موفق به اقناع آنان نشدند. در این میان ابکا عضو دیگر هیات مدیره و مدیرعامل ذوب آهن اصفهان در دولت اصلاحات از راه رسید که کارگران با فریاد دزد آمد دزد آمد از او استقبال کردند.اشاره کارگران به تخلفات ابکا در دوران مدیریت در ذوب آهن بود که در بیش از ده مورد در دیوان عدالت اداری محکوم شناخته شد ولی به دلایل سیاسی رسیدگی کاملی به پرونده صورت نگرفت.کارگران پس از بی نتیجه ماندن مذاکرات از دفتر شرکت خارج شده و وارد خیابان شدند و به گفتگو با عابران پیاده و سرنشینان خودروهای عبوری پرداختند و مشکلات خود را با آنان مطرح کردند. در این میان پلیس به همراه حراست قائم رضا بارها از کارگران خواهش کردند که به داخل ساختمان برگردند و اعتراضات شان را در آنجا ادامه دهند که با امتناع کارگران روبرو شدند. در نهایت حراست قائم رضا به آنان قول داد که در طی چند روز آینده 100 میلیون تومان علی الحساب به شرکت میلاد داده خواهد شد تا مطالبات کارگران را پرداخت کند و مابقی بدهی شرکت به کارگران از محل فروش وسایل وضایعات شرکت تامین خواهد شد.لازم به توضیح است که حرکت کارگران شرکت میلاد تحت تاثیر تجمع روز شنبه کارگران شرکت متک صورت گرفت و خود این کارگران در طی تجمع شان بارها این موضوع را بیان کرده و از همکاران شان درشرکت متک ستایش نمودند.شرکت میلاد در شهرک صنعتی فولاد در شهرستان لنجان واقع است و در زمینه طراحی و ساخت سازه های فلزی فعالیت دارد.این شرکت در پی ورشکستگی 120 کارگر قراردادی را اخراج کرده و درصدد بازخرید 80 کارگر رسمی خود می باشد.کارگران رسمی اعلام کرده اند تا زمانی که تمام مطالبات شان را دریافت نکنند در محل کارشان حاضر خواهند شد ولی از کار کردن خودداری خواهند نمود. کارگران رسمی و قراردادی شرکت میلاد 7 ماه است که حقوق نگرفته اند وشرکت در حالی به دنبال بازخرید کارگران رسمی است که پولی برای پرداخت به آنان ندارد
۹ اسفند ۱۳۸۸
تجمع اعتراضی کارگران شرکت متک در دفتر مجتمع صنایع قائم رضا
88/12/9
۳ اسفند ۱۳۸۸
اعتصاب غذای کارگران قرارداد مستقیم مجتمع فولاد مبارکه اصفهان
سیاست هویج و چماق ذوب آهن در برخورد با نارضایتی های کارگران قرارداد مستقیم
۱ اسفند ۱۳۸۸
تلاش براي اخراج 25 نفر از رانندگان شركت احياگستران اسپادان در ذوب آهن اصفهان
۲۵ بهمن ۱۳۸۸
مصاحبه یکی از اعضای شورای کارگران ذوب آهن اصفهان با رادیو فردا
تشکلهای کارگری؛ خط قرمزی برای تمام دولتها
همزمان با تشکیل سندیکاها و تشکلهای کارگری در ایران، شورای موقت کارگران کارخانه ذوب آهن اصفهان در دی ماه سال جاری اعلام موجودیت کرد.
تأسیس این شورای موقت پس از اعتصابهای ماه های اخیر در کارخانه ذوب آهن و کارخانههای وابسته به آن صورت گرفته است.
کاوه، یکی از اعضای شورای موقت کارگران کارخانه ذوب آهن اصفهان، در مورد دلایل تأسیس این تشکل کارگری و وضعیت هزاران تن از کارگران این کارخانه با رادیو فردا گفتوگو کرده است.
رادیو فردا: گروهی از کارگران کارخانه ذوب آهن اصفهان اقدام به تشکیل یک شورای موقت کردهاند. دلایل این اقدام چه بوده است؟ و در عین حال، چرا در گذشته این کار صورت نگرفته بود؟
کاوه: عوامل زیادی در سطوح محلی ملی و بینالمللی ما را به این نتیجه رساند که ایجاد یک شورای کارگری در ذوب آهن اصفهان ضرورت دارد.
در سطح بینالمللی، سالهاست که سیاستهای راست اقتصادی تبدیل به جریان غالب شدهاند. کشور ما نیز بعد از جنگ هشت ساله، خواسته یا ناخواسته به این سیاست روی آورد؛ از تعدیل اقتصادی دوران سازندگی تا هدفمند کردن یارانهها و آغاز موج گسترده خصوصیسازی موسوم به اصل ۴۴ و نیز تلاش برای اصلاح قانون کار به سود کارفرما و....
این سیاست به طور پیوسته دنبال شده واکنون شتابی بیسابقه پیدا کرده است.
ما بر این باوریم که اولین قربانی این سیاستها، کارگران و طبقات فرودست اجتماع بودهاند و خواهند بود. استبداد سرمایه و کارفرما، افزایش فاصله طبقاتی، دوقطبی شدن جامعه، تنزل سطح معیشت، کاهش دستمزد، ناامنی شغلی و دهها مورد دیگر پیامدهای ناگزیر آزادسازیهای اقتصادی و ادغام اقتصاد نیمه بسته ایران در اقتصاد جهانی خواهند بود.
اگر در حال حاضر، دولت ناگزیر است از صنعت ذوب آهن در برابر رکود بازار و بحران مالی حمایت کند، در فردای خصوصی سازی، این صنعت همچنان که در موارد بسیاری مانند آلومینیوم اراک شاهد آن هستیم، در نبود حمایت دولت و در شرایط بحران مالی، شاهد اخراج گروهی کارگران از سوی مدیران بخش خصوصی در این کارخانه و یا در بهترین حالت، پرداخت نشدن حقوق کارگران برای ماهها خواهیم بود.
ما میدانیم که دیر یا زود، ذوب آهن به بخش خصوصی واگذار خواهد شد و میخواهیم پیش از چنین اتفاقی، کارگران این کارخانه را در برابر دستاندازیهای سرمایهداری خصوصی متشکل کنیم، چرا که صنعت پیر ذوب آهن برای بخش خصوصی چندان سودآور نبوده و لاجرم، اولین اقدام برای سودآور کردن آن، تعرض به حقوق و مزایا، تعدیل نیرو و افزایش فشار کاری بر کارگران خواهد بود.
از سوی دیگر، کارگران قرارداد مستقیم و شرکتهای پیمانکار مانند دیگر کارگران بخش خصوصی در وضعیت ناعادلانهای به سر میبرند؛
وضعیتی که با بحران ذوب آهن تشدید شده و ماههاست که حقوق کارگران شرکتهای پیمانکار با تأخیر پرداخت میشود.
در چنین شرایطی، توسل به اعتصاب با مشکلاتی چون تهدید، تعلیق از کار، اخراج ویا به کارگیری اعتصاب شکن روبهروست. از طرفی، از آنجا که دورنمای روشنی برای حل بحران ذوب آهن وجود ندارد، احتمال تأخیر در پرداخت حقوق کارگران رسمی و قرارداد مستقیم نیز وجود دارد.
تمام اینها به اضافه حق تشکل یابی به عنوان حق مسلم کارگر، ما را به این نتیجه رساند که در شرایط کنونی، نخستین گام را در تشکیل شورای کارگران ذوب آهن برداریم؛ شورایی که بتواند دربرگیرنده خواستههای تمامی کارگران اعم از رسمی قرارداد مستقیم و شرکتهای پیمانکاری باشد و همگرایی بیشتری میان این کارگران که منافع متفاوت و گاه بدون ارتباط با هم دارند، ایجاد کند.
ما پیشتر به ضرورت تشکیل شورا رسیده بودیم، ولی طرح آن در این برهه از زمان به علت پدید آمدن زمینه مناسب برای پذیرش و اقبال به این اقدام انجام گرفت.
وخامت اوضاع اقتصادی، زمینه مساعدی را برای تحرک کارگران، درک ضرورت تشکل یابی و احساس همبستگی طبقاتی میان کارگرانی پدید میآورد که در اوضاع و احوال عادی به علت تبعیض و تفاوت منافع، چه بسا با یکدیگر در تعارض و حتی خصومت باشند.
از سوی دیگر، با توجه به تحرکاتی که در دیگر طبقات جامعه ایران برای مطالبه حقوق و پیگیری خواستههایشان در جریان است، ما زمینه اجتماعی را نیز برای چنین اقدامی مناسب یافتیم.
در شرایط کنونی، وضعیت کارگران شاغل در کارخانه ذوب آهن اصفهان چگونه است؟ منظورم تمامی کارگران، اعم از رسمی، قرار دادی و روزمره، و مسایل آنان در مواردی از جمله دستمزد، بیمه و امنیت شغلی است.
کارگران ذوب آهن بر سه دستهاند: کارگران رسمی شرکت ذوب آهن، کارگران قرارداد مستقیم با شرکت و کارگران شرکتهای پیمانکار.
قرارداد حقوق و مزایای حدود هشت هزار کارگر رسمی مطابق با مقررات داخلی وزارت صنایع بوده و از شمول قانون کار خارج است. حداقل حقوق دریافتی یک کارگر رسمی، ۴۰۰ هزار تومان است و بسته به تولید ماهانه کارخانه، به آنان پاداش تعلق میگیرد که میانگین سالانه آن بالای ۲۰۰ هزار تومان است. به هر کارگر رسمی، در طول خدمتش، ۱۰ میلیون وام مسکن و هفت میلیون وام ضروری پرداخت میشود که این مبلغ متناسب با اوضاع اقتصادی افزایش مییابد. (پس از تصفیه چهار پنجم وام ضروری میتوان دوباره درخواست وام کرد).
همچنین سالانه بین ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار تومان بن نقدی و غیرنقدی نیز به کارگران رسمی پرداخت میشود و در طول کار، بر حسب نوبت و سهمیهبندی، تورهای مشهد انزلی و چادگان هم به کارکنان تعلق میگیرد. (ذوب آهن در انزلی و چادگان صاحب چندین مجموعه ویلایی تفریحی است).
وضعیت کارگران قرارداد مستقیم از ابتدای سال جاری ودر آستانه انتخابات ریاست جمهوری، اجرایی شد؛ بدین ترتیب که کارگران شرکتهای پیمانکاری که به طور مستقیم دراختیار ذوب آهن بودند و شرکتهای آنها، نقش واسطهای میان کارگران و ذوب آهن برعهده داشتند، از خرداد ماه به طور مستقیم و برطبق قانون کار با ذوب آهن قرارداد بستند و شرکتهای یاد شده حذف شدند. با این کار، امنیت شغلی بیشتری برای آنان ایجاد شد و نیز پرداخت حقوقشان تاکنون به طور منظم و بدون تأخیر بوده است، ولی در اکثر موارد، حقوق آنها از ۴۰ تا ۱۰۰ هزار تومان کاهش یافته است.
علت این کاهش آن است که جدای از حقوق پایه، تنها حق شیفت به این گارگران تعلق میگیرد و حق همسر، اولاد، سختی کار و دیگر مزایای این کارگران حذف شده و در برخی موارد حتی حقوق پایه آنان کاهش پیدا کرده است.
قرارداد این کارگران فعلاً شش ماهه است. در ضمن، سقف اضافه کار آنها نیز که در شرکتها نامحدود بود، به ۴۵ ساعت محدود شده است.
این کارگران به خاطر حقوق پایین معمولاً با اضافه کار بخشی از کمبود درآمد خود را جبران می کردند. تعداد این کارگران ۳۲۰۰ نفر است.
کارگران شرکتهای پیمانکار بر دو دسته هستند. دسته اول، کارگران پروژهای هستند که به طور عمده، در پروژه موسوم به «طرح توازن ذوب آهن» مشغول به کارند. این کارگران بین چهار تا شش ماه از حقوق شان را دریافت نکردهاند. در ضمن، اکثر آنان قراردادی با شرکتهای پیمانکار ندارند و توسط افراد پیمانکار به کار گرفته شدهاند و شرکتها مسئولیت چندانی در برابر آنها ندارند. البته این وضعیت بیشتر کارگران پروژهای در سراسر ایران است.
دسته دوم شرکتهای پیمانکار، عمدتاً شرکتهای مستقلی هستند که در فضای ذوب آهن به کار مشغولند. این شرکتها بخش عمده محصولات خود را به ذوب آهن میفروشند و نیز خدمات متنوعی به ذوب آهن ارایه میدهند. برای مثال، شرکت «نسوز آذر» آجرهای نسوز تولید میکند، شرکت «تابان نیرو» کار بازرسی و تعمیرات تجهیزات برقی ذوب آهن را انجام میدهد و ... .
به علت وابستگی این شرکتها به ذوب آهن، بحران مالی در کارخانه ذوب آهن به سرعت به آنها سرایت میکند و به تعبیری، اگر ذوب آهن سرما بخورد، آنها ذاتالریه میگیرند.
قراردادهای کارگران این شرکتها معمولاً سه ماهه است. البته قراردادهای یک ماهه و شش ماهه نیز وجود دارد. به جز چند شرکت انگشت شمار مثل «مرآت پولاد»، « تابان نیرو» و « نسوزآذر» که کارگران شان حقوق و مزایای بهتری دارند، پاداش مختصری دریافت میکنند و معمولاً حقوقشان بیش از یک ماه به تأخیر نمیافتد، کارگران دیگر شرکتها بدون پاداش کار ونیز با مزایای اندک به کار مشغولند. حقوق آنها به طور مرتب با تأخیر پرداخت میشود و توسل به اعتصاب برای دریافت حقوق عقب افتاده به امری عادی تبدیل شده است.
اکثر این کارگران حقوق دو تا چهار ماه خود را طلبکارند. در مورد بیمه تمامی کارگران بیمه هستند و حداقل حقوق اداره کار را دریافت میکنند.
اخراج تقریباً برای کارفرما کار چندان دشواری نیست، ولی بعضی اوقات، حراست کارخانه به خاطر بیم از اعتراضات کارگری دخالت میکند و مانع این اخراجها میشود.
تشکلیابی از چه اهمیتی برای کارگران برخوردار است و چه اهمیتی برای کارگران، به ویژه کارگران ذوب آهن اصفهان دارد.
به نظر ما، فارغ از اینکه چه گروه یا گرایشی در آینده در ایران قدرت سیاسی را به دست گیرد، دیر یا زود، موج گسترده آزادسازی اقتصادی از راه خواهد رسید و اقتصاد ایران به سمت ادغام در اقتصاد جهانی پیش خواهد رفت.
با این چشمانداز و نیز با توضیحاتی که در پاسخ به پرسش اول دادیم، طبقه کارگر در موقعیت به مراتب سختتری قرار خواهد گرفت، گو اینکه چه در حال حاضر و چه در گذشته، کارگران بیشترین فشارها را در تغییرات سیاسی اجتماعی اقتصادی متحمل شده و کمترین بهره را بردهاند.
در چنین وضعیتی، تشکل یابی کارگران به تعبیری از نان شب شان واجب تر خواهد بود چرا که تضمین همین نان شب در گرو تشکل یابی است و دفاع از دستاوردها و نیز تلاش برای مطالبه حقوق بیشتر وبهبود وضعیت بدون تشکل یابی دشوار و چه بسا ناممکن خواهد بود.
از سوی دیگر، بدون تشکلیابی کارگران ما نمی توانیم به یک دموکراسی تمام عیار دست یابیم.
به نظر ما، تشکلهای مستقل کارگری یکی از ستونهای دموکراسی در هر کشوری هستند، چرا که تنها کارگرانند که با داشتن قدرت توسل به اعتصاب و فلج کردن اقتصاد یک کشور میتوانند سدی محکم در برابر تعرض دولتها به حقوق مدنی باشند.
تشکلیابی کارگران ذوب آهن در صورت موفقیت میتواند تأثیر زیادی بر شکلگیری حرکتهای کارگری در دیگر صنایع مهم ایران داشته باشد.
از آنجا که ذوب آهن صنعت مهمی به شمار میآید و بیش از ۲۰ هزار کارگر در آن مشغول به کارند، تشکلیابی میتواند آنها را به قدرتی تأثیرگذار تبدیل کند و شرایط بهتری را چه از لحاظ دستمزد و چه از نظر بهبود شرایط کاری برای آنان به ارمغان آورد.
ضمن اینکه تشکلیابی منزلت بالاتری برای کارگر به دنبال خواهد داشت و به دموکراتیک کردن روابط کار وسرمایه کمک خواهد کرد.
در ماههای اخیر، شاهد اعتصابهای کارگران در بخش های مختلف ذوب آهن اصفهان بودهایم. این اعتصابها با چه هدفی صورت گرفته و چه نتایجی در بر داشتهاند؟
عمده اعتصابهای ذوب آهن در امسال در اعتراض به تأخیر مداوم در پرداخت حقوقها شکل گرفته است.
چند ماه عقب افتادن حقوق ماهانه، کارگران را با وضعیت دردناکی مواجه کرده واعتصاب به تنها سلاح آنان برای دریافت حقوق تبدیل شده است.
اعتصابها معمولاً برای جلوگیری از گسترش آن ونیز ایجاد وقفه در کار کارخانه با پرداخت یک یا گاه دوماه حقوق عقب افتاده به پایان میرسد، ولی دوباره در آخر ماه وبا پرداخت نشدن حقوق از سرگرفته میشود. البته مواردی هم مانند کارگران «نسوز چین» و شرکت «نسوز آذران» بوده که مدیریت کارخانه از شرکتهای دیگر کمک گرفته و اعتصاب را بیاثر کرده و ۴۰ کارگر را هم از کار معلق کرده است.
واکنش دولت به اعتراضهای صنفی کارگران در ایران و نیز تلاش آنان برا ی تشکلیابی را چگونه تحلیل میکنید؟
از نظر ما، سیاست رسمی در برخورد با اعتراضات صنفی و نیز تشکلیابی، سیاستی چند لایه است. دولت به شدت تلاش میکند که از گسترش سیاسی شدن و از کنترل خارج شدن اعتراضات صنفی جلوگیری کند. بسته به انسجام، تعداد و رهبری کارگران، برخورد دولت نیز متفاوت است.
در شهرک های صنعتی و واحدهای کوچک تولیدی، معمولاً مراجع رسمی با بی توجهی یا شانه خالی کردن از پذیرش مسئولیت با اعتراضات برخورد میکنند و کارگران به علت کمی تعداد و ضعف انسجام، کاری از پیش نمیبرند. در موارد جدیتر، برخوردها آمیزهای از تهدید و فشار، مذاکره و وعده و وعید و وقتکشی است و در صورت مقاومت کارگران، عقبنشینیهایی انجام میشود.
البته نباید در این میان تفاوتهای برخورد مسئولان محلی را فراموش کرد. اما بیشترین حساسیتها نسبت به کارگاهها و کارخانههای بزرگ وجود دارد. هرچند که اعتراضات کارگران این بخشها هم در بسیاری موارد مانند شرکتهای واگن پارس، آونگان و ... در اراک و یا لولهسازی اهواز به نتیجهای نمیرسد.
با این وجود، از آنجا که اعتراضهای کارگری به یکی از دغذغههای امنیتی تبدیل شده است، دولت میکوشد تا به هر طریقی از تنشها در این زمینه بکاهد.
در بخش دولتی نیز کنترل و سرکوب از یک سو و محافظهکاری و تأمین نسبی کارگران از سوی دیگر، امکان اعتراض را ضعیفتر کرده است. اما تشکلیابی همواره خط قرمز تمامی دولتها در ایران بوده و هست. برخوردهای به شدت سرکوبگرانه با رانندگان شرکت واحد تهران و حومه و یا کارگران نیشکر هفت تپه نمونههایی آشکار از این سیاست هستند.
اما مسئله آزاردهندهتری که در این میان وجود دارد، بیتوجهی اکثر فعالان مدنی و افراد و گروههای سیاسی به مشکلات کارگری است. کسانی که در رسانههای پرشمارشان حتی از پوشش اخبار کارگری پرهیز میکنند و در بهترین حالت، بدون آنکه در شعارهای رنگارنگشان، کوچکترین شعاری به نفع طبقه کارگر طرح شده باشد، به دنبال استفاده ابزاری از کارگرانند.
ما تبدیل شدن کارگران به پیاده نظام گروهها و جریانات غیر کارگری را به هیچ وجه به سود کارگران نمیدانیم.
تصور میکنید که با دورنمای اجرای طرح لایحه هدفمند شدن یارانهها از سوی دولت، زندگی میلیونها کارگر، از جمله کارگران ذوب آهن، چگونه خواهد بود؟
درباره دورنمای طرح هدفمند کردن یارانهها، ما بر این باوریم که اجرای این طرح، زندگی میلیونها کارگر را به مرز فلاکت سوق خواهد داد. از جمله، به خاطر بالا رفتن هزینه تولید، بسیاری از واحدهای تولیدی ورشکسته و تعطیل خواهند شد و در نتیجه، بیکاری وسعتی بیسابقه خواهد یافت.
از سوی دیگر، تورم شدیدی که با اجرای این طرح ایجاد میشود، باعث سقوط سطح معیشت طبقات متوسط و فرودست جامعه خواهد شد. البته این طرح از طرف دیگر، موج گسترده شورشهای شهری به ویژه در محلات پایین شهر و حاشیهای را به دنبال خواهد داشت.
۱۹ بهمن ۱۳۸۸
تعطیلی شرکت میلاد از توابع مجتمع صنایع قائم رضا و بیکاری ٨٠ کارگر آن
شرکت میلاد واقع در شهرک صنعتی فولاد در شهرستان لنجان استان اصفهان به علت ورشکستگی تعطیل شده است و تمامی کارکنان رسمی آن که بالغ بر ٨٠ نفر می شوند بازخرید و بیکار شده اند.این رقم جدای از پیمانکاران و کارگرانی است که سال ها در این شرکت کار می کرده اند و شرکت چندین میلیارد به آنان بدهکار است. این شرکت از زیرمجموعه های مجتمع صنایع قائم رضا می باشد. گفته می شود اکثر شرکت های این مجتمع یا ورشکسته شده یا دچار بحران های شدید مالی هستند . شرکت متک واقع در شهرک صنعتی فولاد و از توابع این مجتمع سه ماه از حقوق کارکنان رسمی و پنج ماه از مطالبات پیمانکاران خود را پرداخت نکرده است.
شرکت ذوب آهن اصفهان از جمله سهام داران عمده مجتمع صنایع قائم رضا است و اکثر مدیران این مجتمع را مدیران بازنشسته ذوب آهن تشکیل می دهند.
موفقیت اعتصاب رانندگان کامیون احیا گستران و اخراج ۵ نفر از رانندگان رسول ماشین
اعتصاب رانندگان کامیون شرکت احیا گستران اسپادان ذوب آهن اصفهان در روز سه شنبه ٢٩ دی با حضور آقایان وکیلی مدیر حراست میرلوحی رییس انتظامات و کریمی از دیسپاچرکل ذوب آهن و قول پرداخت حقوق آبان و آذر به پایان رسید و در شیفت عصرکاری رانندگان کار خود را از سر گرفتند.
در مورد تبدیل وضعیت رانندگان از قرارداد با شرکت به قرارداد مستقیم با ذوب آهن نیز قول پیگیری داده شد.
لازم به توضیح است که ٢ ماه حقوق عقب مانده رانندگان این شرکت در صبح چهارشنبه ٣٠ دی پرداخت گردید.
ضمنا در تحولی دیگر رانندگان لودر ولیفتراک شرکت رسول ماشین در قسمت موسوم به ٦٠٠ ذوب آهن در روز سه شنبه چندین ساعت دست از کار کشیدند که با حضور مسئولان شرکت و قول پرداخت حقوق آبان ماه تا هفته آینده رانندگان به اعتصاب پایان دادند.
ایاب و ذهاب شرکت رسول ماشین در ذوب آهن اصفهان
در پی دو نوبت اعتصاب رانندگان سرویس های ایاب و ذهاب شرکت رسول ماشین در ذوب آهن اصفهان طی ماه گذشته بیش از پنج نفر از این رانندگان به اتهام سازمان دهی اعتصاب اخراج یا لغو قرارداد شده اند.
گفتنی است که شرکت یاد شده پیمانکار سرویس ایاب و ذهاب کارگران ذوب آهن است و رانندگان طرف قرارداد آن شامل دو گروه می باشند:
دسته اول رانندگانی هستند که در استخدام شرکت اند و رانندگی اتوبوس ها ومیدل باس های متعلق به شرکت را بر عهده دارند و دسته دوم رانندگانی هستند که با اتوبوس ها ومینی بوس های متعلق به خود برای شرکت کار می کنند. از رانندگان دسته اول چندین نفر اخراج و از دسته دوم چندید نفر لغو قرارداد شده اند.
اعتصاب آذرماه رانندگان در اعتراض به پرداخت دیرهنگام حقوق های شان بود که با قول پرداخت حقوق مهرماه پایان یافت. این رانندگان هنوز حقوق آبان و آذرماه خود را دریافت نکرده اند.
بیانیه اعلام موجودیت شورای موقت کارگران ذوب آهن اصفهان
زندگی بهتر حق کارگر است
کارخانه ذوب آهن اصفهان همواره یکی از بزرگترین مجموعه های کارگری ایران بوده و می باشد. با این همه و به رغم حرکت های کوچک و بزرگ کارگران ذوب آهن برای احقاق حقوق و بهبود شرایط کاری خود، آنان از داشتن هر گونه تشکل کارگری برای دفاع از حقوق و پیگیری مطالبات بحق خود محروم بوده اند. اینک با توجه به شرایط دشوار کارگران و نیز آینده مبهم در پیش رو، و درحالی که بحرانهای اقتصادی فشار مضاعف و کمرشکنی به قشر کارگر وارد می کنند، ما جمعی از کارگران ذوب آهن بر آن شدیم تا در نخستین گام برای دفاع از حقوق کارگران و انسجام بخشیدن به صفوف پراکنده آنان ، تشکیل (( شورای موقت کارگران ذوب آهن اصفهان)) را اعلام نماییم . از آنجا که این شورا در شرایط غیرعلنی تشکیل شده و منتخب آرای کارگران کارخانه نمی باشد، لذا عنوان (( شورای موقت )) را برای خود بر می گزیند ولی با این حال متعهد می گردد که در صورت فراهم شدن شرایط مساعد در اولین فرصت ، انتخاباتی آزاد با شرکت تمامی کارگران کارخانه برگزار کند.تا آن زمان شورا به نمایندگی از تمامی کارگران کارخانه، برای دفاع از حقوق آنان خواهد کوشید و تصمیمات خود را از طریق صدور بیانیه به اطلاع آنان خواهد رساند. شورا خط مشی ، دیدگاه ها و مواضع خود را به شرح زیر اعلام می دارد:
١- شورا تمامی کارگران را یکسان و برابر می داند و بر این باور است که تبعیض های پیدا و پنهان میان کارگران رسمی و قرارداد مستقیم و شرکت های پیمانکاری را نه کارگران بلکه تصمیم گیرندگان جامعه به وجود آورده اند و همانان در برابر آن مسئول اند. شورا ایجاد تبعیض میان کارگران را سیاستی در جهت ایجاد تفرقه و تشتت در صفوف آنان ارزیابی می کند.
٢- شورا اعتقاد دارد که اعتصاب حق مسلم کارگران است ، و در شرایطی که بسیاری از کارگران شرکت ها دو تا شش ماه از حقوق خود را دریافت نکرده اند ، اعتصاب را تنها سلاح کارگران می داند. شورا با کارگران شجاع احیا گستران اسپادان، نسوز آذر، ایثارگران حدید،نصیر بنیاد و تمامی کارگرانی که طی این مدت دست به اعتصاب زده اند اعلام همبستگی می کند .
٣- شورا نسبت به تاخیر در پرداخت حقوق و پاداش ماهانه کارگران رسمی و احتمال کاهش یا حذف پاداش ها هشدار می دهد و درصورت چنین اتفاقی ،توسل این کارگران به اعتصاب غذا ،اعتصاب سفید(کم کاری و اخلال در روند تولید) و در نهایت اعتصاب کاری را مجاز و مشروع می داند.
۴- شورا سیاست کارخانه را در کلیه حوادث ایمنی، یعنی سرشکن کردن تمام تقصیرها میان کارگران ،به ویژه حوادث منجر به فوت و نقص عضو ،سیاستی ضد انسانی قلمداد می کند و علت عمده حوادث ایمنی را شرایط سخت کاری ،تکنولوژی فرسوده و شتاب و فشار مدیریت بر کارگران برای تولید هر چه بیشتر می داند.
۵- شورا حقوق حداکثر ۴٠٠هزار تومانی را برای کارگران قرارداد مستقیم و شرکتهای پیمانکاری در شرایطی که طبق آمار رسمی خط فقر یک خانوار شهری ٨٠٠هزار تومان اعلام شده است - را ستمی آشکار به کارگران و خانواده های شان می داند و خواهان برداشته شدن گام به گام تبعیض میان کارگران رسمی و سایر کارگران می باشد.
٦- شورا معتقد است خصوصی سازی ذوب آهن ،تاثیراتی مصیبت بار بر زندگی و کار کارگران خواهد گذاشت و تجربه خصوصی سازی در دوران سازندگی و تاثیر آن بر معیشت و شرایط کاری کارگران را گواهی بر این ادعا می داند.تجربه ای که همه ما کارگران هر روزه در ذوب آهن شاهد آن هستیم.
٧- شورا هزینه های میلیاردی و قراردادهای چندصد میلیونی در فوتبال ذوب آهن را ،در وضعیتی که حقوق و پاداش کارگران رسمی با تاخیر پرداخت می شود و حقوق سایر کارگران در زیر خط فقر قراردارد که آن هم به موقع پرداخت نمی شود،بی عدالتی محض می داند.
٨- شورا هفته نامه داخلی آتشکار را تریبونی برای خودستایی مدیران و ادعاهای گزافی - مانند تولید و تحویل ریل ملی به شرکت راه آهن- می داند که دروغ بودن شان بر همه کارگران آشکار است. شورا خواستار درج گزارش وضعیت پرداخت حقوق کارگران شرکتی و اعتراضات کارگری ،پوشش کامل حوادث منجر به فوت و نقص عضو، اعلام نام کارگرانی که در اثر حوادث کاری جان می سپارندو نیز ارایه آمار ماهانه حوادث کاری درهفته نامه آتشکار می باشد.
٩- شورا با توجه به نبود امکان فعالیت علنی ، تمامی کارگران را به تشکیل خودجوش هسته های کارگری در سرتاسر ذوب آهن فرا می خواند و بر این باور است که بدون تشکیل این هسته ها توسط خود کارگران، امکان پیشبرد خواسته های آنان وجود نخواهد داشت.نقش این هسته ها آگاهی بخشی ،ایجاد وحدت و همبستگی میان کارگران و انتخاب افرادی برای رهبری فعالیت های آنان خواهد بود. این هسته ها می توانند بر محور محافل دوستانه ،تفریحات گروهی،صندوق های قرض الحسنه کارگری و ... شکل بگیرند.