۹ اسفند ۱۳۸۸
تجمع اعتراضی کارگران شرکت متک در دفتر مجتمع صنایع قائم رضا
88/12/9
۳ اسفند ۱۳۸۸
اعتصاب غذای کارگران قرارداد مستقیم مجتمع فولاد مبارکه اصفهان
سیاست هویج و چماق ذوب آهن در برخورد با نارضایتی های کارگران قرارداد مستقیم
۱ اسفند ۱۳۸۸
تلاش براي اخراج 25 نفر از رانندگان شركت احياگستران اسپادان در ذوب آهن اصفهان
۲۵ بهمن ۱۳۸۸
مصاحبه یکی از اعضای شورای کارگران ذوب آهن اصفهان با رادیو فردا
تشکلهای کارگری؛ خط قرمزی برای تمام دولتها
همزمان با تشکیل سندیکاها و تشکلهای کارگری در ایران، شورای موقت کارگران کارخانه ذوب آهن اصفهان در دی ماه سال جاری اعلام موجودیت کرد.
تأسیس این شورای موقت پس از اعتصابهای ماه های اخیر در کارخانه ذوب آهن و کارخانههای وابسته به آن صورت گرفته است.
کاوه، یکی از اعضای شورای موقت کارگران کارخانه ذوب آهن اصفهان، در مورد دلایل تأسیس این تشکل کارگری و وضعیت هزاران تن از کارگران این کارخانه با رادیو فردا گفتوگو کرده است.
رادیو فردا: گروهی از کارگران کارخانه ذوب آهن اصفهان اقدام به تشکیل یک شورای موقت کردهاند. دلایل این اقدام چه بوده است؟ و در عین حال، چرا در گذشته این کار صورت نگرفته بود؟
کاوه: عوامل زیادی در سطوح محلی ملی و بینالمللی ما را به این نتیجه رساند که ایجاد یک شورای کارگری در ذوب آهن اصفهان ضرورت دارد.
در سطح بینالمللی، سالهاست که سیاستهای راست اقتصادی تبدیل به جریان غالب شدهاند. کشور ما نیز بعد از جنگ هشت ساله، خواسته یا ناخواسته به این سیاست روی آورد؛ از تعدیل اقتصادی دوران سازندگی تا هدفمند کردن یارانهها و آغاز موج گسترده خصوصیسازی موسوم به اصل ۴۴ و نیز تلاش برای اصلاح قانون کار به سود کارفرما و....
این سیاست به طور پیوسته دنبال شده واکنون شتابی بیسابقه پیدا کرده است.
ما بر این باوریم که اولین قربانی این سیاستها، کارگران و طبقات فرودست اجتماع بودهاند و خواهند بود. استبداد سرمایه و کارفرما، افزایش فاصله طبقاتی، دوقطبی شدن جامعه، تنزل سطح معیشت، کاهش دستمزد، ناامنی شغلی و دهها مورد دیگر پیامدهای ناگزیر آزادسازیهای اقتصادی و ادغام اقتصاد نیمه بسته ایران در اقتصاد جهانی خواهند بود.
اگر در حال حاضر، دولت ناگزیر است از صنعت ذوب آهن در برابر رکود بازار و بحران مالی حمایت کند، در فردای خصوصی سازی، این صنعت همچنان که در موارد بسیاری مانند آلومینیوم اراک شاهد آن هستیم، در نبود حمایت دولت و در شرایط بحران مالی، شاهد اخراج گروهی کارگران از سوی مدیران بخش خصوصی در این کارخانه و یا در بهترین حالت، پرداخت نشدن حقوق کارگران برای ماهها خواهیم بود.
ما میدانیم که دیر یا زود، ذوب آهن به بخش خصوصی واگذار خواهد شد و میخواهیم پیش از چنین اتفاقی، کارگران این کارخانه را در برابر دستاندازیهای سرمایهداری خصوصی متشکل کنیم، چرا که صنعت پیر ذوب آهن برای بخش خصوصی چندان سودآور نبوده و لاجرم، اولین اقدام برای سودآور کردن آن، تعرض به حقوق و مزایا، تعدیل نیرو و افزایش فشار کاری بر کارگران خواهد بود.
از سوی دیگر، کارگران قرارداد مستقیم و شرکتهای پیمانکار مانند دیگر کارگران بخش خصوصی در وضعیت ناعادلانهای به سر میبرند؛
وضعیتی که با بحران ذوب آهن تشدید شده و ماههاست که حقوق کارگران شرکتهای پیمانکار با تأخیر پرداخت میشود.
در چنین شرایطی، توسل به اعتصاب با مشکلاتی چون تهدید، تعلیق از کار، اخراج ویا به کارگیری اعتصاب شکن روبهروست. از طرفی، از آنجا که دورنمای روشنی برای حل بحران ذوب آهن وجود ندارد، احتمال تأخیر در پرداخت حقوق کارگران رسمی و قرارداد مستقیم نیز وجود دارد.
تمام اینها به اضافه حق تشکل یابی به عنوان حق مسلم کارگر، ما را به این نتیجه رساند که در شرایط کنونی، نخستین گام را در تشکیل شورای کارگران ذوب آهن برداریم؛ شورایی که بتواند دربرگیرنده خواستههای تمامی کارگران اعم از رسمی قرارداد مستقیم و شرکتهای پیمانکاری باشد و همگرایی بیشتری میان این کارگران که منافع متفاوت و گاه بدون ارتباط با هم دارند، ایجاد کند.
ما پیشتر به ضرورت تشکیل شورا رسیده بودیم، ولی طرح آن در این برهه از زمان به علت پدید آمدن زمینه مناسب برای پذیرش و اقبال به این اقدام انجام گرفت.
وخامت اوضاع اقتصادی، زمینه مساعدی را برای تحرک کارگران، درک ضرورت تشکل یابی و احساس همبستگی طبقاتی میان کارگرانی پدید میآورد که در اوضاع و احوال عادی به علت تبعیض و تفاوت منافع، چه بسا با یکدیگر در تعارض و حتی خصومت باشند.
از سوی دیگر، با توجه به تحرکاتی که در دیگر طبقات جامعه ایران برای مطالبه حقوق و پیگیری خواستههایشان در جریان است، ما زمینه اجتماعی را نیز برای چنین اقدامی مناسب یافتیم.
در شرایط کنونی، وضعیت کارگران شاغل در کارخانه ذوب آهن اصفهان چگونه است؟ منظورم تمامی کارگران، اعم از رسمی، قرار دادی و روزمره، و مسایل آنان در مواردی از جمله دستمزد، بیمه و امنیت شغلی است.
کارگران ذوب آهن بر سه دستهاند: کارگران رسمی شرکت ذوب آهن، کارگران قرارداد مستقیم با شرکت و کارگران شرکتهای پیمانکار.
قرارداد حقوق و مزایای حدود هشت هزار کارگر رسمی مطابق با مقررات داخلی وزارت صنایع بوده و از شمول قانون کار خارج است. حداقل حقوق دریافتی یک کارگر رسمی، ۴۰۰ هزار تومان است و بسته به تولید ماهانه کارخانه، به آنان پاداش تعلق میگیرد که میانگین سالانه آن بالای ۲۰۰ هزار تومان است. به هر کارگر رسمی، در طول خدمتش، ۱۰ میلیون وام مسکن و هفت میلیون وام ضروری پرداخت میشود که این مبلغ متناسب با اوضاع اقتصادی افزایش مییابد. (پس از تصفیه چهار پنجم وام ضروری میتوان دوباره درخواست وام کرد).
همچنین سالانه بین ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار تومان بن نقدی و غیرنقدی نیز به کارگران رسمی پرداخت میشود و در طول کار، بر حسب نوبت و سهمیهبندی، تورهای مشهد انزلی و چادگان هم به کارکنان تعلق میگیرد. (ذوب آهن در انزلی و چادگان صاحب چندین مجموعه ویلایی تفریحی است).
وضعیت کارگران قرارداد مستقیم از ابتدای سال جاری ودر آستانه انتخابات ریاست جمهوری، اجرایی شد؛ بدین ترتیب که کارگران شرکتهای پیمانکاری که به طور مستقیم دراختیار ذوب آهن بودند و شرکتهای آنها، نقش واسطهای میان کارگران و ذوب آهن برعهده داشتند، از خرداد ماه به طور مستقیم و برطبق قانون کار با ذوب آهن قرارداد بستند و شرکتهای یاد شده حذف شدند. با این کار، امنیت شغلی بیشتری برای آنان ایجاد شد و نیز پرداخت حقوقشان تاکنون به طور منظم و بدون تأخیر بوده است، ولی در اکثر موارد، حقوق آنها از ۴۰ تا ۱۰۰ هزار تومان کاهش یافته است.
علت این کاهش آن است که جدای از حقوق پایه، تنها حق شیفت به این گارگران تعلق میگیرد و حق همسر، اولاد، سختی کار و دیگر مزایای این کارگران حذف شده و در برخی موارد حتی حقوق پایه آنان کاهش پیدا کرده است.
قرارداد این کارگران فعلاً شش ماهه است. در ضمن، سقف اضافه کار آنها نیز که در شرکتها نامحدود بود، به ۴۵ ساعت محدود شده است.
این کارگران به خاطر حقوق پایین معمولاً با اضافه کار بخشی از کمبود درآمد خود را جبران می کردند. تعداد این کارگران ۳۲۰۰ نفر است.
کارگران شرکتهای پیمانکار بر دو دسته هستند. دسته اول، کارگران پروژهای هستند که به طور عمده، در پروژه موسوم به «طرح توازن ذوب آهن» مشغول به کارند. این کارگران بین چهار تا شش ماه از حقوق شان را دریافت نکردهاند. در ضمن، اکثر آنان قراردادی با شرکتهای پیمانکار ندارند و توسط افراد پیمانکار به کار گرفته شدهاند و شرکتها مسئولیت چندانی در برابر آنها ندارند. البته این وضعیت بیشتر کارگران پروژهای در سراسر ایران است.
دسته دوم شرکتهای پیمانکار، عمدتاً شرکتهای مستقلی هستند که در فضای ذوب آهن به کار مشغولند. این شرکتها بخش عمده محصولات خود را به ذوب آهن میفروشند و نیز خدمات متنوعی به ذوب آهن ارایه میدهند. برای مثال، شرکت «نسوز آذر» آجرهای نسوز تولید میکند، شرکت «تابان نیرو» کار بازرسی و تعمیرات تجهیزات برقی ذوب آهن را انجام میدهد و ... .
به علت وابستگی این شرکتها به ذوب آهن، بحران مالی در کارخانه ذوب آهن به سرعت به آنها سرایت میکند و به تعبیری، اگر ذوب آهن سرما بخورد، آنها ذاتالریه میگیرند.
قراردادهای کارگران این شرکتها معمولاً سه ماهه است. البته قراردادهای یک ماهه و شش ماهه نیز وجود دارد. به جز چند شرکت انگشت شمار مثل «مرآت پولاد»، « تابان نیرو» و « نسوزآذر» که کارگران شان حقوق و مزایای بهتری دارند، پاداش مختصری دریافت میکنند و معمولاً حقوقشان بیش از یک ماه به تأخیر نمیافتد، کارگران دیگر شرکتها بدون پاداش کار ونیز با مزایای اندک به کار مشغولند. حقوق آنها به طور مرتب با تأخیر پرداخت میشود و توسل به اعتصاب برای دریافت حقوق عقب افتاده به امری عادی تبدیل شده است.
اکثر این کارگران حقوق دو تا چهار ماه خود را طلبکارند. در مورد بیمه تمامی کارگران بیمه هستند و حداقل حقوق اداره کار را دریافت میکنند.
اخراج تقریباً برای کارفرما کار چندان دشواری نیست، ولی بعضی اوقات، حراست کارخانه به خاطر بیم از اعتراضات کارگری دخالت میکند و مانع این اخراجها میشود.
تشکلیابی از چه اهمیتی برای کارگران برخوردار است و چه اهمیتی برای کارگران، به ویژه کارگران ذوب آهن اصفهان دارد.
به نظر ما، فارغ از اینکه چه گروه یا گرایشی در آینده در ایران قدرت سیاسی را به دست گیرد، دیر یا زود، موج گسترده آزادسازی اقتصادی از راه خواهد رسید و اقتصاد ایران به سمت ادغام در اقتصاد جهانی پیش خواهد رفت.
با این چشمانداز و نیز با توضیحاتی که در پاسخ به پرسش اول دادیم، طبقه کارگر در موقعیت به مراتب سختتری قرار خواهد گرفت، گو اینکه چه در حال حاضر و چه در گذشته، کارگران بیشترین فشارها را در تغییرات سیاسی اجتماعی اقتصادی متحمل شده و کمترین بهره را بردهاند.
در چنین وضعیتی، تشکل یابی کارگران به تعبیری از نان شب شان واجب تر خواهد بود چرا که تضمین همین نان شب در گرو تشکل یابی است و دفاع از دستاوردها و نیز تلاش برای مطالبه حقوق بیشتر وبهبود وضعیت بدون تشکل یابی دشوار و چه بسا ناممکن خواهد بود.
از سوی دیگر، بدون تشکلیابی کارگران ما نمی توانیم به یک دموکراسی تمام عیار دست یابیم.
به نظر ما، تشکلهای مستقل کارگری یکی از ستونهای دموکراسی در هر کشوری هستند، چرا که تنها کارگرانند که با داشتن قدرت توسل به اعتصاب و فلج کردن اقتصاد یک کشور میتوانند سدی محکم در برابر تعرض دولتها به حقوق مدنی باشند.
تشکلیابی کارگران ذوب آهن در صورت موفقیت میتواند تأثیر زیادی بر شکلگیری حرکتهای کارگری در دیگر صنایع مهم ایران داشته باشد.
از آنجا که ذوب آهن صنعت مهمی به شمار میآید و بیش از ۲۰ هزار کارگر در آن مشغول به کارند، تشکلیابی میتواند آنها را به قدرتی تأثیرگذار تبدیل کند و شرایط بهتری را چه از لحاظ دستمزد و چه از نظر بهبود شرایط کاری برای آنان به ارمغان آورد.
ضمن اینکه تشکلیابی منزلت بالاتری برای کارگر به دنبال خواهد داشت و به دموکراتیک کردن روابط کار وسرمایه کمک خواهد کرد.
در ماههای اخیر، شاهد اعتصابهای کارگران در بخش های مختلف ذوب آهن اصفهان بودهایم. این اعتصابها با چه هدفی صورت گرفته و چه نتایجی در بر داشتهاند؟
عمده اعتصابهای ذوب آهن در امسال در اعتراض به تأخیر مداوم در پرداخت حقوقها شکل گرفته است.
چند ماه عقب افتادن حقوق ماهانه، کارگران را با وضعیت دردناکی مواجه کرده واعتصاب به تنها سلاح آنان برای دریافت حقوق تبدیل شده است.
اعتصابها معمولاً برای جلوگیری از گسترش آن ونیز ایجاد وقفه در کار کارخانه با پرداخت یک یا گاه دوماه حقوق عقب افتاده به پایان میرسد، ولی دوباره در آخر ماه وبا پرداخت نشدن حقوق از سرگرفته میشود. البته مواردی هم مانند کارگران «نسوز چین» و شرکت «نسوز آذران» بوده که مدیریت کارخانه از شرکتهای دیگر کمک گرفته و اعتصاب را بیاثر کرده و ۴۰ کارگر را هم از کار معلق کرده است.
واکنش دولت به اعتراضهای صنفی کارگران در ایران و نیز تلاش آنان برا ی تشکلیابی را چگونه تحلیل میکنید؟
از نظر ما، سیاست رسمی در برخورد با اعتراضات صنفی و نیز تشکلیابی، سیاستی چند لایه است. دولت به شدت تلاش میکند که از گسترش سیاسی شدن و از کنترل خارج شدن اعتراضات صنفی جلوگیری کند. بسته به انسجام، تعداد و رهبری کارگران، برخورد دولت نیز متفاوت است.
در شهرک های صنعتی و واحدهای کوچک تولیدی، معمولاً مراجع رسمی با بی توجهی یا شانه خالی کردن از پذیرش مسئولیت با اعتراضات برخورد میکنند و کارگران به علت کمی تعداد و ضعف انسجام، کاری از پیش نمیبرند. در موارد جدیتر، برخوردها آمیزهای از تهدید و فشار، مذاکره و وعده و وعید و وقتکشی است و در صورت مقاومت کارگران، عقبنشینیهایی انجام میشود.
البته نباید در این میان تفاوتهای برخورد مسئولان محلی را فراموش کرد. اما بیشترین حساسیتها نسبت به کارگاهها و کارخانههای بزرگ وجود دارد. هرچند که اعتراضات کارگران این بخشها هم در بسیاری موارد مانند شرکتهای واگن پارس، آونگان و ... در اراک و یا لولهسازی اهواز به نتیجهای نمیرسد.
با این وجود، از آنجا که اعتراضهای کارگری به یکی از دغذغههای امنیتی تبدیل شده است، دولت میکوشد تا به هر طریقی از تنشها در این زمینه بکاهد.
در بخش دولتی نیز کنترل و سرکوب از یک سو و محافظهکاری و تأمین نسبی کارگران از سوی دیگر، امکان اعتراض را ضعیفتر کرده است. اما تشکلیابی همواره خط قرمز تمامی دولتها در ایران بوده و هست. برخوردهای به شدت سرکوبگرانه با رانندگان شرکت واحد تهران و حومه و یا کارگران نیشکر هفت تپه نمونههایی آشکار از این سیاست هستند.
اما مسئله آزاردهندهتری که در این میان وجود دارد، بیتوجهی اکثر فعالان مدنی و افراد و گروههای سیاسی به مشکلات کارگری است. کسانی که در رسانههای پرشمارشان حتی از پوشش اخبار کارگری پرهیز میکنند و در بهترین حالت، بدون آنکه در شعارهای رنگارنگشان، کوچکترین شعاری به نفع طبقه کارگر طرح شده باشد، به دنبال استفاده ابزاری از کارگرانند.
ما تبدیل شدن کارگران به پیاده نظام گروهها و جریانات غیر کارگری را به هیچ وجه به سود کارگران نمیدانیم.
تصور میکنید که با دورنمای اجرای طرح لایحه هدفمند شدن یارانهها از سوی دولت، زندگی میلیونها کارگر، از جمله کارگران ذوب آهن، چگونه خواهد بود؟
درباره دورنمای طرح هدفمند کردن یارانهها، ما بر این باوریم که اجرای این طرح، زندگی میلیونها کارگر را به مرز فلاکت سوق خواهد داد. از جمله، به خاطر بالا رفتن هزینه تولید، بسیاری از واحدهای تولیدی ورشکسته و تعطیل خواهند شد و در نتیجه، بیکاری وسعتی بیسابقه خواهد یافت.
از سوی دیگر، تورم شدیدی که با اجرای این طرح ایجاد میشود، باعث سقوط سطح معیشت طبقات متوسط و فرودست جامعه خواهد شد. البته این طرح از طرف دیگر، موج گسترده شورشهای شهری به ویژه در محلات پایین شهر و حاشیهای را به دنبال خواهد داشت.
۱۹ بهمن ۱۳۸۸
تعطیلی شرکت میلاد از توابع مجتمع صنایع قائم رضا و بیکاری ٨٠ کارگر آن
شرکت میلاد واقع در شهرک صنعتی فولاد در شهرستان لنجان استان اصفهان به علت ورشکستگی تعطیل شده است و تمامی کارکنان رسمی آن که بالغ بر ٨٠ نفر می شوند بازخرید و بیکار شده اند.این رقم جدای از پیمانکاران و کارگرانی است که سال ها در این شرکت کار می کرده اند و شرکت چندین میلیارد به آنان بدهکار است. این شرکت از زیرمجموعه های مجتمع صنایع قائم رضا می باشد. گفته می شود اکثر شرکت های این مجتمع یا ورشکسته شده یا دچار بحران های شدید مالی هستند . شرکت متک واقع در شهرک صنعتی فولاد و از توابع این مجتمع سه ماه از حقوق کارکنان رسمی و پنج ماه از مطالبات پیمانکاران خود را پرداخت نکرده است.
شرکت ذوب آهن اصفهان از جمله سهام داران عمده مجتمع صنایع قائم رضا است و اکثر مدیران این مجتمع را مدیران بازنشسته ذوب آهن تشکیل می دهند.
موفقیت اعتصاب رانندگان کامیون احیا گستران و اخراج ۵ نفر از رانندگان رسول ماشین
اعتصاب رانندگان کامیون شرکت احیا گستران اسپادان ذوب آهن اصفهان در روز سه شنبه ٢٩ دی با حضور آقایان وکیلی مدیر حراست میرلوحی رییس انتظامات و کریمی از دیسپاچرکل ذوب آهن و قول پرداخت حقوق آبان و آذر به پایان رسید و در شیفت عصرکاری رانندگان کار خود را از سر گرفتند.
در مورد تبدیل وضعیت رانندگان از قرارداد با شرکت به قرارداد مستقیم با ذوب آهن نیز قول پیگیری داده شد.
لازم به توضیح است که ٢ ماه حقوق عقب مانده رانندگان این شرکت در صبح چهارشنبه ٣٠ دی پرداخت گردید.
ضمنا در تحولی دیگر رانندگان لودر ولیفتراک شرکت رسول ماشین در قسمت موسوم به ٦٠٠ ذوب آهن در روز سه شنبه چندین ساعت دست از کار کشیدند که با حضور مسئولان شرکت و قول پرداخت حقوق آبان ماه تا هفته آینده رانندگان به اعتصاب پایان دادند.
ایاب و ذهاب شرکت رسول ماشین در ذوب آهن اصفهان
در پی دو نوبت اعتصاب رانندگان سرویس های ایاب و ذهاب شرکت رسول ماشین در ذوب آهن اصفهان طی ماه گذشته بیش از پنج نفر از این رانندگان به اتهام سازمان دهی اعتصاب اخراج یا لغو قرارداد شده اند.
گفتنی است که شرکت یاد شده پیمانکار سرویس ایاب و ذهاب کارگران ذوب آهن است و رانندگان طرف قرارداد آن شامل دو گروه می باشند:
دسته اول رانندگانی هستند که در استخدام شرکت اند و رانندگی اتوبوس ها ومیدل باس های متعلق به شرکت را بر عهده دارند و دسته دوم رانندگانی هستند که با اتوبوس ها ومینی بوس های متعلق به خود برای شرکت کار می کنند. از رانندگان دسته اول چندین نفر اخراج و از دسته دوم چندید نفر لغو قرارداد شده اند.
اعتصاب آذرماه رانندگان در اعتراض به پرداخت دیرهنگام حقوق های شان بود که با قول پرداخت حقوق مهرماه پایان یافت. این رانندگان هنوز حقوق آبان و آذرماه خود را دریافت نکرده اند.
بیانیه اعلام موجودیت شورای موقت کارگران ذوب آهن اصفهان
زندگی بهتر حق کارگر است
کارخانه ذوب آهن اصفهان همواره یکی از بزرگترین مجموعه های کارگری ایران بوده و می باشد. با این همه و به رغم حرکت های کوچک و بزرگ کارگران ذوب آهن برای احقاق حقوق و بهبود شرایط کاری خود، آنان از داشتن هر گونه تشکل کارگری برای دفاع از حقوق و پیگیری مطالبات بحق خود محروم بوده اند. اینک با توجه به شرایط دشوار کارگران و نیز آینده مبهم در پیش رو، و درحالی که بحرانهای اقتصادی فشار مضاعف و کمرشکنی به قشر کارگر وارد می کنند، ما جمعی از کارگران ذوب آهن بر آن شدیم تا در نخستین گام برای دفاع از حقوق کارگران و انسجام بخشیدن به صفوف پراکنده آنان ، تشکیل (( شورای موقت کارگران ذوب آهن اصفهان)) را اعلام نماییم . از آنجا که این شورا در شرایط غیرعلنی تشکیل شده و منتخب آرای کارگران کارخانه نمی باشد، لذا عنوان (( شورای موقت )) را برای خود بر می گزیند ولی با این حال متعهد می گردد که در صورت فراهم شدن شرایط مساعد در اولین فرصت ، انتخاباتی آزاد با شرکت تمامی کارگران کارخانه برگزار کند.تا آن زمان شورا به نمایندگی از تمامی کارگران کارخانه، برای دفاع از حقوق آنان خواهد کوشید و تصمیمات خود را از طریق صدور بیانیه به اطلاع آنان خواهد رساند. شورا خط مشی ، دیدگاه ها و مواضع خود را به شرح زیر اعلام می دارد:
١- شورا تمامی کارگران را یکسان و برابر می داند و بر این باور است که تبعیض های پیدا و پنهان میان کارگران رسمی و قرارداد مستقیم و شرکت های پیمانکاری را نه کارگران بلکه تصمیم گیرندگان جامعه به وجود آورده اند و همانان در برابر آن مسئول اند. شورا ایجاد تبعیض میان کارگران را سیاستی در جهت ایجاد تفرقه و تشتت در صفوف آنان ارزیابی می کند.
٢- شورا اعتقاد دارد که اعتصاب حق مسلم کارگران است ، و در شرایطی که بسیاری از کارگران شرکت ها دو تا شش ماه از حقوق خود را دریافت نکرده اند ، اعتصاب را تنها سلاح کارگران می داند. شورا با کارگران شجاع احیا گستران اسپادان، نسوز آذر، ایثارگران حدید،نصیر بنیاد و تمامی کارگرانی که طی این مدت دست به اعتصاب زده اند اعلام همبستگی می کند .
٣- شورا نسبت به تاخیر در پرداخت حقوق و پاداش ماهانه کارگران رسمی و احتمال کاهش یا حذف پاداش ها هشدار می دهد و درصورت چنین اتفاقی ،توسل این کارگران به اعتصاب غذا ،اعتصاب سفید(کم کاری و اخلال در روند تولید) و در نهایت اعتصاب کاری را مجاز و مشروع می داند.
۴- شورا سیاست کارخانه را در کلیه حوادث ایمنی، یعنی سرشکن کردن تمام تقصیرها میان کارگران ،به ویژه حوادث منجر به فوت و نقص عضو ،سیاستی ضد انسانی قلمداد می کند و علت عمده حوادث ایمنی را شرایط سخت کاری ،تکنولوژی فرسوده و شتاب و فشار مدیریت بر کارگران برای تولید هر چه بیشتر می داند.
۵- شورا حقوق حداکثر ۴٠٠هزار تومانی را برای کارگران قرارداد مستقیم و شرکتهای پیمانکاری در شرایطی که طبق آمار رسمی خط فقر یک خانوار شهری ٨٠٠هزار تومان اعلام شده است - را ستمی آشکار به کارگران و خانواده های شان می داند و خواهان برداشته شدن گام به گام تبعیض میان کارگران رسمی و سایر کارگران می باشد.
٦- شورا معتقد است خصوصی سازی ذوب آهن ،تاثیراتی مصیبت بار بر زندگی و کار کارگران خواهد گذاشت و تجربه خصوصی سازی در دوران سازندگی و تاثیر آن بر معیشت و شرایط کاری کارگران را گواهی بر این ادعا می داند.تجربه ای که همه ما کارگران هر روزه در ذوب آهن شاهد آن هستیم.
٧- شورا هزینه های میلیاردی و قراردادهای چندصد میلیونی در فوتبال ذوب آهن را ،در وضعیتی که حقوق و پاداش کارگران رسمی با تاخیر پرداخت می شود و حقوق سایر کارگران در زیر خط فقر قراردارد که آن هم به موقع پرداخت نمی شود،بی عدالتی محض می داند.
٨- شورا هفته نامه داخلی آتشکار را تریبونی برای خودستایی مدیران و ادعاهای گزافی - مانند تولید و تحویل ریل ملی به شرکت راه آهن- می داند که دروغ بودن شان بر همه کارگران آشکار است. شورا خواستار درج گزارش وضعیت پرداخت حقوق کارگران شرکتی و اعتراضات کارگری ،پوشش کامل حوادث منجر به فوت و نقص عضو، اعلام نام کارگرانی که در اثر حوادث کاری جان می سپارندو نیز ارایه آمار ماهانه حوادث کاری درهفته نامه آتشکار می باشد.
٩- شورا با توجه به نبود امکان فعالیت علنی ، تمامی کارگران را به تشکیل خودجوش هسته های کارگری در سرتاسر ذوب آهن فرا می خواند و بر این باور است که بدون تشکیل این هسته ها توسط خود کارگران، امکان پیشبرد خواسته های آنان وجود نخواهد داشت.نقش این هسته ها آگاهی بخشی ،ایجاد وحدت و همبستگی میان کارگران و انتخاب افرادی برای رهبری فعالیت های آنان خواهد بود. این هسته ها می توانند بر محور محافل دوستانه ،تفریحات گروهی،صندوق های قرض الحسنه کارگری و ... شکل بگیرند.